خون درونِ جامِ خلوت می خورد


پروانه ها همه در پیله مرده اند

مجموعه اشعار مهوش قیاسی نیک

 

 

 

 

 
نیمه شب خورشید با مریّخ بازی می کند
قبله چون ُگم می شود، دل بی نمازی می کند
 
عابدان هر شب به خوابِ آرزوها می روند
خواب را ابلیس نامردانه راضی می کند
 
شب چو زاهد خون درونِ جامِ خلوت می خورد 
زهد را در بارهٌ  خود صحنه سازی می کند
 
شیخ با تسبیح و سجادّه به منبر می رود
در خیالش با خدایان هم طرازی می کند
 
بادها در بادبان ها می زند تا پایِ جان
نا خدا هم تا خدا باشد چه نازی می کند!
 
این شبستانی که عابد بهرِ ما بتخانه کرد
بوعلی را گر بخواهد شیخ رازی می کند!
 
 
آذر ۹۱ 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 19 بهمن 1398برچسب:,ساعت 10:53 توسط مهوش قیاسی نیک| |


Power By: LoxBlog.Com

http://bad-box.tk